اهمیّت جوان در اهداف جمهوری اسلامی
جوانی مقطعی از عمر یک انسان است که دیگر کاملا" به بلوغ فکری رسیده و رفتارهای بچّهگانه را کنار گذاشته است. جوان همیشه دوست دارد در جامعه باشد و خود را در جریانهای آن شریک کند. زمانی که جوان وارد اجتماع میشود هنوز هیچگونه تجربهای نداشته، پس بسیار انعطافپذیر است. بنابراین خیلی زود تحت تأثیر رفتارهای اجتماع قرار میگیرد، چه خوب باشد چه بد.
همان طور که در سطرهای قبلی اشاره کردم جوان، زود تحت تأثیر رفتارهای خوب و بد جامعه قرار میگیرد و اینگونه رفتارها میتوانند روی جوانها تاثیراتی بگذارند که جبران ناپذیر باشد. بنابراین باید کسی باشد که جلوی رفتارها و هنجارهایی را که برای جامعه چندان مفید نیست بگیرد. نمیدانم بگویم متاسفانه یا خوشبختانه که ما هر دوی این مسائل را داریم، هم هنجارها و رفتارهای بد و غیر مفید را داریم، هم از طرفی اشخاصی هستند که میتوانند جلوی اینها را بگیرند ولی این کار را انجام نمیدهند. اگر یک حکومت بخواهد به اهداف خود به خوبی دست پیدا کند باید اوّل به مسائلی نگاه کند که مانع رسیدن به این اهداف میباشد. از جملهی این موانع، میتواند جوانی باشد که تحت تاثیر سخنان و رفتار دشمنان قرار میگیرد و دست نشاندگان داخلی همین دشمنان این مسئله را تشدید میکنند و جوانان را بر علیه حکومت تحریک میکنند. مثال بسیار واضح و روشن آن فتنهی سال هشتاد و هشت بود که اتفاق افتاد. اگر دقت کرده باشید میتوانید بفهمید که در اکثر فعالیتها و تظاهراتها، جوانان بیشتر جمعیت را تشکیل میدادند. آیا شما فکر میکنید که این جوانان همه چیز را خودشان فهمیدند و به میدان آمدند؟ اما این طور نیست بلکه این دشمنان بودند که با تحریک آنها و بعضی از آقایان دارای پست و مقام و به ادعای خودشان کاردان که در این فتنه بسیار نقش مهمّی داشتند، توانستند آنها را به جای خود به جنگ با ولایت فقیه و رهبر و جامعه بفرستند.
پس میتوانیم نتیجه بگیریم که اگر ما بخواهیم جلوی دشمنان را بگیریم و از فعالیت آنان جلوگیری کنیم میتوانیم جوانها را راهنمایی کنیم تا دوباره فریب این فتنهگران را نخورند. لازم به ذکر است که خانوادهها هم نقش بسزایی در این مورد دارند.