من و اجتماع در بیست سال آینده
طبق در خواست یکی از بینندگان در ادامهی موضوع قبلی میخواهم اوضاع اجتماع را در پانزده سالهی بعد بررسی کنم کنم. البته ابتدا از اهداف و دیدگاههای خودم دربارهی آیندهام مینویسم و بعد به این موضوع میپردازم.
از همین حالا شروع میکنم که تازه اوّل کار است و میخواهم پا به سن جوانی بگذارم و وارد مقطع دبیرستان شوم که سرنوشتم را میتوانم از آن جا رقم بزنم.
رشته مورد علاقهی من در دبیرستان ریاضی و فیزیک است و به دنبال آن در دانشگاه رشتههای مهندسی را انتخاب میکنم و اگر خدا بخواهد و یاریام دهد میخواهم درسم را تا دکتری دنبال کنم و معتقدم که با این مدرک میتوانم به اهداف خودم دست پیدا کنم. البته که برای رسیدن به این اهداف باید ببینم که وضعیت جامعه و پیدا کردن کار و امکان درس خواندن در آن زمان چگونه است. امیدوارم که وضعیت از این بد تر نشود که اوضاع حسابی به هم ریخته میشود.
اوایل که زیاد جوگیر بودم دوست میداشتم که بعد از مدرک دکتری به خارج برای کار بروم، چون اعتقاد داشتم که در کشورهای دیگر اوضاع بالاخره کمی هم از ایران بهتر است چون در آن کشورها به اینجور کسانی که این مدارک را دارند اهمیت والایی میدهند و به آنها کار و اهمیتی میدهند، ولی در ایران چه؟ اگر مدرک فوق دکتری هم داشته باشی خودت را هم بکشی فوقش شاید در یک محفل نخبگان از شما تجلیل شود که این هم بد نیست ولی صد برابر این در آن کشور ها است. البته من هنوز این اعتقاد را دارم که کشورهای اروپایی وضعشان بهتر از ایران است ولی در فکر رفتن نیستم چون دوست دارم با این مدرک به کشورم خدمت کنم. به دلیل این که وقتی این وضع آشفته را در موضع درس ودانشگاهها میبینم دلم میسوزد. همچنین بازار کار برای جوانانی که فارقلتحصیل شدهاند بسیار نامناسب است و همین امر موجب رفتن آنها به سمت کارهایی که نامناسب است میشود و باعث میشود که آمار جرم و جنایت بالا برود که جامعه را دچار اختلال در نظم عمومی میکند و موجب میشود که نوجوانها از ادامهی کار منصرف شوند. پس از این دیدگاه میتوانیم بگوییم که جامعه رو به فساد میرود.
اگر راستش بخواهید کشورمان از جنبهی علمی و پژوهشی صعود زیادی داشته است و توانسته در این زمینه به عملکردهای خوبی برسد که باور نکردنی است و این به خاطر وجود نخبگانی است که با زحمت و دل و جان، و از همه مهمتر یاری خداوند توانستهاند خدمات ارزندهای به ایران و پیشرفت علم این مرز و بوم کنند. همین که ایران توانسته در طی سیسال به این پیشرفت علمی برسد پس میتواند در آیندهای نزدیک به پیشرفتهای بسیار دیگری برسد. همان طور که گفتم اگر حکومت بتواند زمینهی خوبی برای کار جوانان و نخبگان ما ایجاد کند در آینده دیگر مشکلی نخواهیم داشت و در زمینهی علمی به نظر من در آینده ایران میتواند جزء کشورهایی باشد که نام آن به عنوان کشورهای اوّل در رسانهها خوانده شود اما این موفقیتهایی که گفتم بستگی به این دارد که آیا در کشور به نخبگان و جوانان تیز هوش مانند کشورهای دیگر اهمیت میدهند یا نه؟ چون اگر این کار را نکند انگیزهی آنان هم برای کار وکوشش از بین میرود. انگیزهی این جوانان آن است که بعد درس خواندن بتوانند یک زندگی خوب داشته باشند و بتوانند به کشور خود خدمت کنند.
اما سقوط این کشور بستگی به جنبههای مختلفی دارد که مهمترین آن عملکردهای مختلف ما در این زمان است. ما اگر بتوانیم الان عملکردهای خوبی داشته باشیم میتوانیم آیندهی خوبی هم داشته باشیم. اما من معتقدم که ما اگر به همین روال امروزه پیش برویم خوب نیست چون الان نظام ما مخلفان بسیاری دارد که خود من در نزدیکانم آنها و طرز فکر آنها را دیدم. خوب نیست که اگر ما و نظام این مخالفان را به حال خود رها کنیم چون ممکن است همین افراد برای نظام مشکل ایجاد کنند که میتواند حتی آن را منحل کند. نظام برای این افراد باید جواب قانع کنندهای داشته باشد و بتواند آنها را در مسیر اهداف خود قرار دهد. اگر نظام ما این کار را نکند در آینده به نظر من دیگر نظامی نخواهیم داشت. و کشور در آشوب فرو میرود.